از لحاظ تاریخی اولین هنری بهشمار میآید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار
نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گیرد. معماری اسلامی به عنوان یکی از
موفقترین شیوههای معماری در تاریخ معماری جهان قابل بازشناسی است. در یک نگاه
جامع نگر میتوان پیوستاری ارزشمند و پویا را در بناهای اسلامی بازشناسی کرد که
موجب شده تمامی آنها در قالبی واحد با عنوان اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند.
پس از شکست ایرانیان از اعراب در پی حمله اعراب به ایران، ساسانی مصادره شد و
بعنوان
در کاخها، آتشکدهها، کاروانسراها و دژها از امضاهای ایرانی بسیار زیادی همانند
سردرهای مهرابهای و گنبدها و طاقها استفاده میشد که پس از فروپاشی
شاهنشاهی ساسانی به دست اعراب مسلمان، همگی این امضاءها به نام اسلام
مصادره گشتند. نمونهٔ بارز آن کاروانسرای دیرگچین است که ۳۳۰ سال پیش از زادروز
محمد به دست اردشیر یکم ساسانی بنا شدهبود.
اسلامی، شیوهای از است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی به وجود آمده و دارای چند
ویژگی است:
گستره زمانی جهان اسلام را میتوان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از
گستردگی عام معماری مدرن دانست. با این حال نمیتوان این گسترگی و نقش اثرگذار
در را در همه مناطق یکسان دانست. به عنوان نمونه «چنین نقشی در مصر» از سال
۹۲۵ (قمری) به وجود آمد.
حامد قربان زاده اولین کتابی است که احکام فقهی معماری را در فقه شیعه مورد بررسی
قرار دادهاست و قبل از آن هیچ کتابی به صورت اختصاصی احکام فقهی
صورت بیان نکردهاست.
هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله «امویان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مرکز
خلافت امویان از مدینه به دمشق، پدید آمد. با این انتقال، مرکز اسلام به
مرزهای امپراتوری روم شرقی نزدیک تر گردید و امویان برای گسترش شهر و
ساخت مسجد جامع دمشق معماران رومی را دعوت کردند و معماری بیزانسی به
سرزمینهای اسلامی وارد شد که بعدها تکامل یافت و به شکل امروزی آن درآمد. وبدین
ترتیب هنر اسلامی ترکیبی از هنر سرزمینهای همسایه به ویژه بیزانس گردید.
در ایران و آسیای مرکزی، طاهریان، سامانیان، غزنویان، و غوریان تلاش برای قدرت در قرن
دهم، و هنر یک عنصر حیاتی این رقابت بود. شهرهای بزرگ، ساخته شدهاند، مانند بلخ،
بخرا، سمرقند و غزنی (افغانستان)، و ساخت و ساز مسجد بزرگ اصفهان (که ادامه
خواهد داد، متناسب و شروع میشود، بیش از چند قرن) آغاز شد. معماری تدفینی نیز
کشت شدهاست.
تنها پس از فتوحات و آشنایی اعراب با تمدن روم بود که مساجد با تأثیر از معماری و
مهمتر از همه «معماران» این تمدن، به گونهای دیگر توسط «معماران تازه مسلمان»
ساخته میشد و آنها بودند که اولین بذر «معماری اسلامی» را در سرزمینهای خود
میافشاندند. با توجه با احکامی نظیر حرمت ساخت کاخ در اسلام، مذمت اشرافی
گرایی و اسراف، مذمت فاصله گرفتن رهبران جامعه اسلامی از مردم و غیره، و مقایسه
آن با معماری رایج در تمامی ادوار خلفای اسلامی ازخلیفه سوم عثمان تا حکومت و
امپراطوری عثمانی، این نکته را نشان میدهد که کاخسازی (با توجه به حرمت ساخت
آن) در تمامی ادوار در زمینه اسلامی رواج داشتهاست و اگر واقعاً بخواهیم از لحاظ دینی
به آنها بنگریم، بناهایی نظیر قصرالحمراء در اسپانیا، کاخ اخیضر در شام و تمامی
دارالخلافهها را نبایست در زمره دینی و اسلامی لحاظ کرد، حال آنکه هرکدام از این
بناهای یاد شده سمبلی از هنر و تعالی معماری اسلامی بهشمار میآیند؛ و شاید این
تعریف، که ما «معماری اسلامی» نداریم ولی واجد «مسلمین» هستیم، میتواند به
عنوان فصل اام این بحث در نظر گرفته شود (صادق رشیدی فرد - رومه ابتکار ۴
خرداد 1394). حال در جدول ذیل به بررسی سنخیت دو واژه «معماری» و «اسلام»
میپردازیم تا ببینیم چه سنخیتی بین این دو وجود دارد (صادق رشیدی فرد - رومه
ابتکار ۲۳ خرداد 1394).
اسلام | معماری |
---|---|
مو جودیت آن قائم به شخص (به وسیله بعثت پیامبر اکرم (ص)) |
موجودیت آن قائم به جمع و حرکتی است تاریخی |
من
صوب امر خداوند |
تجربهای بشری |
در همه جا ثابت |
متغیر، متناسب با اقلیم، فرهنگ و جغرافیا |
هد ف آن برقراری مکارم اخلاقی و تطبیق داشتههای بشری با دین |
هدف آن ایجاد سرپناه در وهله اول، و پس از آن کارایی و زیبایی |
در میان شهرهای جهان عرب، دمشق، بغداد، بصره و سامرا که در قرون اولیه هجری و در زمان امویان و عباسیان مرکز قدرت بودند با سقوط خلافت عباسی و حمله مغول از دایره قدرت خارج شدند و آثار معماری و شهرسازی درخشان آن بجا مانده از قرون اولیه هجری به عنوان اوج شکوفایی هنر و معماری اسلامی این سرزمینها در دوره زمانی مورد بحث باقی ماندو در دورههایی از جمله مغول مورد تهاجم واقع شدند.